گردش سایمان جون در دهکده ی کندوان
قند عسلم دیروز خونه ی باباجون اینا بودیم(بابای بابا). باباجون بعدازظهر تصمیم گرفت که ببره کندوان توی ماشین شما طبق معمول اذیت کردی یا عقب میومدی،یا جلو بغل ماماجون،یا بغل باباجون پشت رل. بابایی باما نیومد چون میخواست فوتبال نگاه کنه جاش خالی بود. روز خوبی بود و بهمون خیلی خوش گذشت. س...
نویسنده :
❤مهسا مامان سایمان❤
13:59